پارسا جان و آريساپارسا جان و آريسا، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 11 روز سن داره

دوقلوهاي مهربون

سه سال و هشت ماهگی

سلام گلای قشنگم سه سال و هشت ماهگی تون مبارررررررک عشقکای من ، این ماه پر بود از اتفاقات خوب و بد اما بیشتر بد  . تنها اتفاق خوبش تولد من بود  آریسا روز به روز قرتی تر میشه و حرفاش شیرین تر  1 - رفتیم خونه مادرجون ، عمه جون  هم اومدند هنور از راه نرسیده دویده میگه " عمه ناخناتو  جدید دیزاین کردی؟؟"   2 - رفتیم دکتر ، وقتی اومدیم خونه موقع خواب پرسید : مامان خانم دکتر دکتر چیه ؟؟ گفتم دکتر کودکان بعد براش کلی توضیح دادم که انواع رشته های پزشکی چیه ، دکتر چشم ، قلب ، مغز و ...... . بعد از کلی حرف زدن پرسیدم حالا تو اگه بخوای دکتر بشی دوست داری دکتر چی بشی ؟؟؟  گفت : ...
29 بهمن 1393

عمل پارسا :( هشت بهمن

سلام  متاسفانه در بهمن ماه روزهای سختی برما گذشت . بپر بپرها و جیغ و هوارها کار دستمون داد و پسرکوچولوی عزیزم در این سن کم  زیر تیغ جراحی رفت   . من از لحظه ای که دکتر گفت باید عمل بشه تا وقتی که بخیه ها را کشیدیم  زجر کشیدم و حتی استرس هاش هنوز هم وجود داره چون تا چندماه پریدن ، دویدن ، وسیله سنگین بلند کردن و هل دادن ممنوعه اماااااااا کو گوش شنوا ؟؟؟ همش نگرانم دوباره اتفاقی براش نیفته . درحال حاضر خداراشکر حالش خیلی بهتره و به خیرگذشته  . اما درکل باید بگم که پسرم خیییییییییییلی به درد مظلومه خیییییییییلی آقاست اصلا صداش درنیومد ، اینقدر که دوری آریسا اذیتش میکرد و بهونه آریسا را میگرفت از درد شکایت ن...
29 بهمن 1393
1